سلام بچه ها خوب هستید ؟
اره میدونم خیلی دیر اومدم , اما خوب از ادم داغونی مثل من چه انتظاری دارید ؟ میدونی دیروز عشقم و دیدم هه
اره همونی که دنیام پاش گذاشتم اما... بیخیال
صبح دانشگاه رفته بودم و تو خودم بودم و گفتم برم جلو دانشگاه ببینم دنیا دست کی هست و دلم خدا شهاده میگفت
که یه چیزی میشه امروز کلا من به دخترا زیاد نگاه نمیکنم و چشم هیزی نمیکنم
دیدم یه لحظه داره میدوه اینور خیابون محو شدم تو چشماش
وای خدایی من باورم نمیشه محو چشاش شدم و اون هم یه لحظه مکش کرد و بعد ادامه داد و رفت 
بخدا دیدم پاهام بی اراده داره میشه و میخوام برم سمتش 
سرم و انداختم پایین وقتی رفت از دور دمبالش کردم بخدا طاقت نداشتم
خواستم بیشتر ببینمش دیدم رفت پیش یه زن و بچه و .....
تا 12 شب بیرون موندم و گریه کردم از این زندگی لعنتی
غذا خوردم و 5 ظهر زدم بیرون تا تاریک شه هوا و بتونم .......
واقعا خیلیییییییییی لحظه سختی بود
تا الان بغض دارم
امیدوارم برای هیچکدومتون پیش نیاد
من دیگه برم دوستان
مواظب خودتون باشید
برای منم دعا کنید زود از این نیا برم
نظرات شما عزیزان:
فریاد سکوت 
ساعت10:28---14 ارديبهشت 1392
وای چقدر غم انگیز محمد و چقدر تلخ و ناگوار اگه عشقت بی جواب بمونه.محمد بیخیالش باش اون ارزش تو رو اگه میدونست اینطوری رهات نمی کردو نمی دونم تو رو با کی عوض کرده شاید با کسی عوضت نکرده شاید تو رو با شرایط خوب فرد دیگه ای عوض کرده. از وقتی وبلاگمو راه انداخته با عشق های شکست خورده آشنا شدم و فهمیدم عشق قبل از ازدواج چیز خیلی بدیه.
|